آتریناآترینا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

آترینا، عشق مامان وبابا

حادثه تلخ

سلام دخمرکوچولوم، امروز یه حادثه بد اتفاق افتاد، که باعث شد نسبت به خودم یه حس خیلی بدی پیدا کنم، امیدم امروز من و تو و بابایی رفتیم خرید، شما بغلم بودی سرت روی شونه ام بود خواستم بخوابونمت روی دستم که گوشوارت به روسری من گیر کرد و از گوش زیبات خون اومد وقتی این صحنه رو دیدم حس کردم زیر پاهام خالی شده و تو نازنینم از بس گریه کردی رنگ صورت ماهت کبود شد خدا رو شکر بابا همراهمون بود و سریع از داروخانه الکل گرفت گوشت رو ضدعفونی کرد، منو ببخش نانازممممممممم ...
23 مرداد 1390

لحظات باتو بودن

سلام خانمی، فدای ذره ذره وجودت بشم، تو شدی نفس و عشق و دنیای من، امیدم ببخش که کم برای مینویسم، نانازم وقتی 42 روزت شد بردم گوشای ظریفتو سوراخ کردم و یه جفت گوشواره خوشگل که بابا خریده بود گوشت کردم. اول قصد داشتم گوشت هر وقت خودت خواستی سوراخ کنم ولی مارتا همسر دکتر جولیو و فلورا خانم صاحب خونمون گفتن الان بهتره، منم جوگیر شدم بردمت بیمارستان سالواتیرا، همونجایی که متولد شدی دادم گوشتو سوراخ کردن.اول گوشاتو بیحس کردن و خدا رو شکر هیچ دردی نکشیدی و گریه نکردی. واسه ماهگرد 2 ماهگیت عکسای نازت میذارم. عاشقانه دوست دارم درخشندگی و روشنایی چشمانم.   ...
17 مرداد 1390

خاطره

سلام خانم طلا ، ماشاالله هر روز شیرین تر میشی، عزیزم وقتی 40روزه شدی من و بابایی یه جشن مفصل برات گرفتیم و دوستانمون در واقع همکارای بابا رو به صرف شام دعوت کردیم و فلسفه این جشن رو براشون توضیح دادیم خیلی خوش گذشت شماهم  بیشتر خواب بودی تا بیدار. چندتا عکس هم دکتر جولیو گرفت تا یادگاری داشته باشیم. برات کلی هم هدیه آوردن مبارکت باشه فرشته مامان و بابا. ...
17 مرداد 1390

تولد2ماهگی عشق مامان و بابا

گل من چشم دلم از تو روشن                    شکفتی زیباتر از گل به گلشن نشستی چون لاله در باغ هستی                تویی تو بهانه ی هستی من دور از هر بلای خزانی بمانی                       با شور و نشاط جوانی بمانی گل باشی که در جمع یاران نشینی              در عالم به جز روز شادی نبینی چو گلها سرا...
17 مرداد 1390

یکی یه دونه خاله و مانی جون و دایی جون

نازگلم هر روز خاله جون و مانی جون از طریق اینترنت شمارو میبینن و برات آواز زیر رو میخونن: ستاره آی ستاره               آترینا جون به این نازی کی داره شاه به شاهیش نداره        هیچکی نمیتونه بیاره  دایی احسان جونم هر روز برای تو نازنین میخونه: بازهم آترینا همه رو دیوونه کرده                     دایی احسانش موهاشو عروسکی شونه کرده رنگ چشای آترینا قشنگ و ناز        ...
16 مرداد 1390